این روزها در گرماگرم مناظرات و بگو مگوها بر سر مذاکرات هسته ای، جدای از مواضع گاهی افراط آمیز و گاهی برخاسته از تفکرات تفریطی، از خیلی ها می شنویم که:
اصل مذاکره و تیم مذاکره کننده مورد حمایت و تأیید رهبری است.
ما هم جمله ی فوق را قبول داریم اما به این بهانه می خواهیم گریزی به تاریخ داشته باشیم و مثالی بزنیم تا بصیرتمان افزوده گردد تا از بند افراط و تفریط در تحلیل های این روزها رهایی یابیم:
از ماجرای حکمیت در جنگ صفین که به خوبی مطلعید!؟
طرفداران نظریه حکمیت، کار را به جایی رساندند تا بالاخره امام و ولی زمان مجبور شدند به آن تن داده و به تعبیر امروزی آن را امضا کنند.
اما سؤال اینجاست:
اگر تفکر مالک اشتر در لشکر امام دارای کثرت بود و بخش معتنابهی از اصحاب، بصیرتی مالک گونه داشتند آیا امروز قصه ی غمبار حکمیت، برگی از کتاب غصه های مولای ما بود!؟
پس عزیزان بیایید برای ولی مالک باشیم... تا پیروزی نهایی در میادین «صفین»گونه ای که برای انقلاب پیش می آید در واپسین لحظات عبور از پیچ تاریخ، با شکست و زبونی عوض نگردد.
باز هم تأکید می کنم نوشته ام به هیچ وجه در مقام رد یا تایید مذاکرات اخیر نیست و تنها خواستم اشاره ای داشته باشم تا خدای نکرده غفلت به سراغمان نیاید و اماممان تنها نماند.